نامه
از:
نادر نادر پور
دوست نادید، گرامی:
آقای هوشنگ معین زاده
با سلام و درود فراوان، از
اینکه کتاب تازهُ خود را با نامه ای پر از مهر و معرفت برای من فرستاده
اید، بسیار سپاسگزارم. کتاب، که تاریخ انتشارش: فروردین است و نامهُ شما،
که تاریخ تحریرش همان ماه است در اوائل خرداد ماه به دستم رسید و من – که
با تاخیر(پست) در امریکا آشنایی بسیار دارم – از دیر رسیدن کتاب و نامهُ
شما تعجب نکردم اما اکنون شرمسارم که به علت مشغله های گوناگون، جواب شما
را با تاخیر می نویسم!
و اما در
بارهُ کتاب (خیام و آن دروغ دلاویز) می توانم گفت که تا به پایان نرسید،
از دست من نیفتاد و شیرینی مضمون و پختگی نثر شما چنان است که من پنداشتم
یکی از نویسندگان مجرب و نام آور، این کتاب را با امضایی مستعار انتشار
داده است، اما چون شمارهُ تلفن و نشانی شما را در نامه یافتم، آن پندار
را به یکسو نهادم و از خود پرسیدم که چگونه در طی اقامت شش سالهُ خود در
پاریس (1986 -1980) هرگز با شما روبرو نشده ام!
به هر حال،
من، تولد تازهِ شما را به عنوان نویسندهِ این کتاب، به خودتان و همگی
ارباب قلم تهنیت می گویم و امیدوارم که آثار بعدی شما نیز، حضور نویسندهُ
چیره دستی را در عرصهُ ادب معاصر ایران اثبات کند.
و اما در
بارهُ نظری که (شاید به رسم تعارف) از من خواسته اید، باید به عرضتان
برسانم که من هیچ کتابی را بار اول با نظر انتقادی نمی خوانم، بلکه به
قصد لذت بردن(البته اگر این سود رسانی را داشته باشد) می خوانم و چون
کتاب شما - چنانکه گفتم – این لذت را به من چشانید، لذا از نظر انتقادی
خود باید پس از دوباره خواندنش برای شما بنویسم......با آرزوی توفیق
شما، تادر نادر پور
|