معرفی و بررسی کتاب:آیا خدا مرده است؟!

 نوشته : هوشنگ معین زاده

 در کیهان شماره 933 سال 2002

 از : ناصر محمدی

 آیا خدا مرده است؟!

«آیا خدا مرده است؟!» آخرین اثر هوشنگ معین زاده نویسنده شناخته شده مقیم فرانسه است که به تازگی به بازار آمده ودر دسترس علاقمندان و اهل مطالعه قرار گرفته است.

بیش از این کتاب های «خیام و آن دروغ دلاویز!»،«آنسوی سراب» و«کمدی خدایان» ازاین نویسنده که در چند سال اخیر منتشر شد با استقبال گسترده ای روبرو گردید. علاوه بر این کتاب «پیامبران خرد در پیکار با تاریکی هزاره ها»کتابی که با ویراستاری و همت معین زاده انتشار یافت بزودی در خارج و داخل کشور خوانندگان و علاقمندان فراوانی پیدا کرد.

بحث محوری و اصلی سه کتاب اول معین زاده پژوهش در مسأله خلقت، وجود خداوند، نقش پیامبران، ادیان و مذهب،آموزه های دینی و تفحص در این واقعیت است که چگونه شریعتمداران و دکانداران دین به دستاویز همین آموزه ها و با سوء استفاده از اعتقادات عوام قرنها به فریب و گمراه کردن مردم پرداخته و هنوز هم می پردازند و از این راه بر عقل و فکر و مال و هستی مردم مسلط شده اند.

با این همه مظالم و ستمگری هایی که در طول تاریخ به نام دین و مذهب صورت گرفته بخصوص هم اکنون که به همین دستاویز فجایع و جنایات گسترده ای انجام می شود(که نمونه های برجسته آن را در وطن خود شاهد هستیم) همواره این سئوال در ذهن ها وجود داشته که چرا خداوند دستی از آستین بیرون نمی آورد و کاری نمی کند؟

چگونه است که این همه ظلم و جور، نابرابری و فقر و فلاکت و بخصوص ریاکاری و دغلبازی مدعیان شریعت را می بیند و دم نمی زند؟«هزار و چهار صد و اندی سال است که از خدا بی خبریم، بی خبر به این معنی که در این مدت،خدای عز و جل، نه خبری از خود به ما داده، نه رسولی برایمان فرستاده و نه بودن خود را به گونه ای به نمایش گذاشته است. هیچ قوم و قبیله و ملتی را هم با باد و طوفان و مور و ملخ خود به هلاکت نرسانده گویی یا از رمق افتاده ویا دست از خدایی برداشته است».

باور نمی توان کرد که مشتی آدم را با هزار زحمت و مرارت از عالم نیستی به دیار هستی بکشد و این همه وسائل وابزار و اسباب را برای زندگی او فراهم کند و مهمتر اینکه او را به خلیفگی خود در زمین بگمارد و بعد این عزیزکرده خود را یکباره بلاتکلیف و بی راهنما و مبشر رها کند(مقدمه کتاب)

براستی خدایی که هر چند وقت یکبار، رسول و پیامبری برای سعادت و بهروزی مردم می فرستاد و تنها در صحرای عربستان و نجد و حجاز و فلسطین بیشتر از صد هزار رسول فرستاده که دین خود را به مردم عرضه کند، امروزه که جوامع بیشتر از هر زمان از دین و مذهب فاصله گرفته اند، چرا هیچ رسولی نمی فرستد؟

بسیاری از خدایان در جوامع و قبایل مختلف وجود داشته اند، مثل خدایان اساطیری اقوام یونانی و غیره که امروزه بازنشسته شده و کنار رفته اند، نکند خدای ما هم خود را بازنشسته کرده باشد؟ اصلاً نکند تمامی آموزه های دینی که امروزه وسیله دست عده ای ملا و دکاندار دین شده از اساس دروغ و نیرنگ بوده است؟

اینها و دهها سئوال دیگر پرسش هایی است که در بسیاری از اذهان وجود دارد، ولی کسی نه تنها جرأت طرح آنها راندارد، بلکه حتی اندیشیدن به آن را هم کفر می داند.

در کتاب «آیا خدا مرده است؟!«معین زاده» کوشیده به این سئوالها پاسخ دهد، به شیوه معمول، او حرف های خود را درقالب یک داستان خواندنی و پر کشش شرح داده و کوشیده است به زبانی ساده به بررسی این مسائل بپردازد.

او در این کتاب همراه با خضر پیغمبر که راهنمای بسیاری از پیامبران بوده به سفری طولانی می رود و در این سفر باپیامبران به گفتگو می نشیند.

این کار هوشنگ معین زاده نیز، نوشته ای است روشنگرانه و متفاوت از کتابهای معمول که بدون تردید بحث ها وگفتگوهای تازه ای را بر خواهد انگیخت.